به گزارش روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم (ع) آقای دکتری الویری طی مصاحبه ای در مورد تأثیر انقلاب اسلامی بر دانشگاه های کشور مطالب زیر را بیان نمودند.
ایشان افزود: در باره تأثیر انقلاب اسلامی بر ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و علمی دانشگاهها پس از یک مقدمه به دو نکته میتوان اشاره کرد:
مقدمه
اظهارنظر دقیق و سنجیده در باره هر یک از این ابعاد چهارگانه که در متن پرسش به آن اشاره شده است، نیازمند داشتن معیار و شاخص و نیز مطالعات گسترده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنهاست. بنا بر این آن چه گفته می¬شود تنها یک برداشت شخصی است که درست بودن آن باید به اثبات برسد.
پیش از پاسخ به این پرسش به این نکته باید توجه داشت که پارهای از نهادها یا اقشار اجتماعی هستند که از همان آغاز نهضت جایگاه مورد انتظار از آنها از سوی امام_خمینی رحمه الله علیه بیان شده است و دانشگاه و دانشگاهیان هم در زمره این نهادها و اقشارند. بهترین شاخص برای داوری در باره میزان تأثیرپذیری این نهادها از انقلاب و نقشآفرینی آنها در انقلاب همان نقش و انتظاراتی است که از سوی امام خمینی بیان شده است. به عنوان مثال در جایی خواندم که گفته شده بود مجموع سخنان و نوشته¬ها و پیامهای امام در باره دانشگاهها به 125 مورد می¬رسد و جالب اینجاست که در 110 مورد از آن، ایشان به مسأله همکاری و پیوند دانشگاه با حوزه و روحانیان اشاره کردهاند. و یا وظایفی که امام به صورت مشترک برای روحانیان و دانشگاهیان در نظر گرفتهاند میتواند معیار مهمی برای ارزیابی فرایند طی شده به شمار آید.
دو نمونه از تأثیرات انقلاب اسلامی بر دانشگاهها
در نگاهی کلی به نظر می¬رسد که دانشگاه به مثابة یک مبدأ برای تحولات و یک منشأ برای سرنوشت و مقدرات جامعه در اندیشه امام خمینی توانسته است در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و متأثر از فضا و شرایط و اقتضاءات انقلاب تحولاتی ژرف را تجربه کند که بی¬تردید میتوان فهرستی بلند را در این زمینه تنظیم و ارائه کرد. در اینجا تنها به دو نکته در این زمینه اشاره میشود:
یک. ایجاد خودباوری ـ رسیدن به خودباوری را میتوان مهمترین دستاورد انقلاب برای دانشگاه شمرد. خودباوری به مفهوم رسیدن به این باور که باید برای خروج از عقبماندگی و برای بهبود همه جانبه کشور بر پای خود ایستاد و مهمتر از آن رسیدن به این باور که توان این ایستادن بر پای خود هم در ما وجود دارد، خودباوری به این معنی که با وجود امکانات محدود و فاصله داشتن سطح پژوهش در کشور با برخی کشورها به مدد ایمان و انگیزه قوی میتوان پای در راه نهاد و برای کاهش فاصله با دنیا کوشید. یکی از نشانههای این خودباوری نقشآفرینی در دستاوردهای علمی و فنآوری در حیطههای مختلف است که معمولا از دستاوردهای هستهای بیش از دیگر موارد و به عنوان یک نماد از آن یاد میشود. نشانه دیگر این خودباوری جدا کردن تدریجی راه خود از تمدن غرب و فاصله گرفتن از جهتگیریهای ارزشی غرب ضمن حفظ ساختار دانشگاه به عنوان یک نهاد آموزشی مستقل است. شاهد دیگر این خودباوری ورود به صحنههای بسیار دشوار و خطیر مانند اسلامیسازی علوم است، این واقعیت مهم را نباید از نظر دور داشت که امروز حجم عمده فعالیتهای مربوط به اسلامیسازی دانشگاهها بر عهده خود دانشگاهیان است. به نظر می-رسد تحولات مثبت برآمده از خودباوری بیش از آن که نتیجه تدبیر نهادهای متولی این کار باشد برآمده از ادراک و اقدام خود دانشگاهیان است. روشن است که خود را باور داشتن برای موفقیت کامل کافی نیست ولی گام نخست برای آن به حساب میآید و لذا کسی نمیتواند انکار کند که هنوز راه درازی تا رسیدن دانشگاهها به وضعیت مطلوب و آرمانی وجود دارد
دو. زمینهسازی برای اثرگذاری بر نظام آموزشی سنتی ـ پذیرش سامان دانشگاهی از سوی حوزههای علمیه و پیدایش گونههایی خاص از دانشگاهها مانند دانشگاه خودمان یعنی دانشگاه_باقر_العلوم علیه السلام که ظاهرا حدود بیست دانشگاه با چنین وضعیت و رویکردی در سطح کشور داریم که از یک سو مدرسان و اعضای هیأت علمی و دانشجویان آن دارای تحصیلات حوزهای و یا دارای رویکرد دینی باشند و از سوی دیگر ضوابط وزارت علوم مبنای کار آنها قرار گرفته باشد، میتواند به عنوان یکی از موفقیتهای نظام دانشگاهی برای اثرگذاری در نظام علمی کشور مد نظر قرار گیرد. حتی مدارس دینی که نام دانشگاه هم ندارند در شیوه ارائه واحدهای درسی از الگوی دانشگاهی تبعیت میکنند. نمیتوان برخی آفات برخاسته از این امر برای حوزهها را انکار کرد، ولی به نظر میرسد یکسره نامبارک شمردن این پدیده هم ریشه در واقعبینی نداشته باشد. این نوع مؤسسات آموزش عالی، حلقه وصلی متین، قابل اعتماد، واقعی، و غیرشتابزده برای نقشآفرینی حوزه در سطح جامعه متناسب با اهداف و آرمانهای نظام است و نظام دانشگاهی در شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فرصت را برای حوزهها ایجاد کرده است. البته این موضوع همچنان از ابعاد مختلف نیازمند بررسی و تحلیل است.
ضرورت هشیاری در باره یک آسیب
در پایان باید اشاره کنم که روشن است وقتی از تحولات مثبت دانشگاهها سخن به میان میآید به معنای چشم پوشیدن از انبوه آسیبهای فراوان موجود نیست، ولی نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که امام خمینی دانشگاهها را همسان و همتراز حوزههای_علمیه البته متناسب با نقشهای مورد انتظار از هر یک از آنها قرار دادند و اکنون باید مراقب بود با درکهای اقلی و واگرایانه از مفهوم اسلامی شدن دانش و دانشگاه دوباره دانشگاهها را مجبور به فاصله گرفتن از حوزه نکنیم و یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب را با دستان خودمان کم اثر نسازیم. .